فهرست مطالب :
مقدمه: 1
فصل اول: حق آموزش و تئوري دولت 4
بخش اول : مفهوم حق و حوزه ي حق آموزش 5
مبحث اول: تحليل هوفلد از مفهوم حق 7
بند اول: چهار قلمرو مفهوم حق 8
1- حق – ادعا (مطالبه) (Claim-Right) 8
2- حق – آزادي/اختيار (Liberty/Privilage-Right) 9
3- حق – قدرت (Power-Right) 10
4- حق – مصونيت (Immunity-Right) 10
بند دوم: آثار حقوقي مفهوم حق (تحليل مفهوم وظيفه يا تعهد) 12
1. تعهد به وسيله و تعهد به نتيجه 13
2. ماهيت تعهدات دولت در قبال حق آموزش 14
مبحث: حق آموزش از ديدگاه اسناد بين المللي حقوق بشر و اسلام 15
بند اول: حق آموزش از نگاه اسناد بين المللي حقوق بشر 15
1. اعلاميه ي جهاني حقوق بشر 16
2. ميثاق حقوق اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي 16
3. ساير اسناد بين المللي حقوق بشر 18
بند دوم: ديدگاه اسلام نسبت به حق آموزش 18
1. قرآن و تعليم و تربيت 19
2. سيره ي معصوم و آموزش 21
بخش دوم: توسعهي آموزش و تئوري دولت 23
مبحث اول: توسعهي آموزش گامي در جهت توسعهي انساني 24
بند اول: سرمايه گذاري آموزشي شاخصي از فرايند توسعه 26
بند دوم: ضرورت توسعهي آموزش 29
بند سوم: رويكرد دولتها در توسعهي آموزش 32
بند چهارم: عدم تعادل توسعهي آموزشي در ايران 36
مبحث دوم: ماهيت دولت و كاركرد آن در تحقق حق آموزش 39
بند اول: دولت محدود يا مشروطه 40
الف) ويژگي دولت مشروطه 41
ب) كاركرد دولت مشروطه در توسعه ي حق آموزش 42
بند دوم: دولت رفاه 44
الف) بررسي ابعاد اقتصادي و اجتماعي دولت رفاه 45
ب) دولت رفاه و حق آموزش 46
بند سوم: دولت طبقاتي 47
الف) ويژگي دولت طبقاتي 47
ب) رويكرد دولت طبقاتي و حق آموزش رايگان 49
بند چهارم: مفاهيم دولت در نظام جمهوري اسلامي ايران 51
الف) مفهوم دولت اسلامي 52
1- تئوري دولت اسلامي 52
2- بينش دولت اسلامي در زمينهي حق آموزش 53
ب) مفاهيم حقوقي دولت در قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران و حق
آموزش 54
1- دولت در مفهوم حاكميت 55
2- دولت در مقام تصدي 56
فصل دوم: تحليل نظام آموزشي جمهوري اسلامي ايران و آموزش رايگان 58
بخش اول: چالشهاي فراروي آموزش رايگان 59
مبحث اول: فرايند خصوصيسازي آموزش 60
بند اول: اهداف و مزاياي خصوصي سازي آموزشي 61
الف) اهداف خصوصيسازي: 61
ب) مزاياي خصوصي سازي محور استدلال مدافعان 65
ج) پاسخ به دلايل موافقان خصوصي سازي 68
بند دوم: شكلهاي خصوصي سازي 73
بند سوم: خصوصيسازي آموزشي در ايران 78
الف) خصوصي سازي در آموزش و پرورش 78
ب) خصوصيسازي در آموزش عالي 80
مبحث دوم: تأمين هزينههاي آموزش 85
بند اول: چه كساني بايد هزينههاي آموزشي را بپردازند؟ 85
بند دوم: تأمين منابع مالي آموزش و پرورش 91
بند سوم: آموزش عالي و تأمين منابع مالي 102
الف) وضعيت آموزش عالي از لحاظ كميت 103
ب) راههاي تدارك منابع مالي جديد آموزش عالي 104
بخش دوم: تحليل حقوقي نظام آموزش رايگان در جمهوري اسلامي ايران 109
مبحث اول: آموزش رايگان در قانون اساسي 109
بند اول: بررسي صورت مشروح مذاكرات مجلس بررسي نهايي قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران 110
بند دوم: اصول قانون اساسي و آموزش رايگان 113
مبحث دوم: نظام حقوقي آموزش و پرورش (عمومي) و آموزش رايگان
115
بند اول: آموزش و پرورش دولتي و آموزش رايگان 116
الف) آيا سرانهي دانشآموزي كفاف آموزش رايگان را ميدهد؟ 116
ب) آئين نامهها و مصوبات ادارهي مدارس دولتي در رابطه با كمكهاي مردمي 118
ج) تحليل حقوقي آئين نامهها و تصويب نامههاي مطروحه 120
بند دوم: ماده 88 قانون تنظيم بخشي از مقررات مالي دولت و
خودگرداني آموزش و پرورش 123
الف) ماده 88 و آئين نامه و تصويبنامه مربوط به آن 123
ب) بررسي حقوقي ماده 88 و آييننامههاي مربوط به آن 125
بند سوم: مدارس غيردولتي (غيرانتفاعي) 129
الف) قوانين، مقررات و دستورالعملهاي مدارس غيرانتفاعي 131
ب) آموزش رايگان و مدارس غيرانتفاعي 134
بند چهارم: آموزش و پرورش خاص (مدارس دولتي با شرايط خاص)
135
الف) آموزشگاههاي علمي آزاد 136
ب) مدارس دولتي با شرايط خاص 138
مبحث سوم: بررسي حقوقي نظام آموزش عالي در جمهوري اسلامي ايران و آموزش رايگان 140
بند اول: قوانين برنامه پنجساله توسعه و آموزش عالي 141
الف) مواد قانوني برنامههاي پنج ساله توسعه و توسعهي آموزش رايگان 141
ب) نقد قانون برنامه پنج سالهي توسعه در زمينهي آموزش عالي 145
بند دوم: دورهها و مؤسسات آموزش عالي زيرنظر وزارت علوم، تحقيقات و فناوري 148
الف) دورههاي نوبت دوم (شبانه) 150
ب) دانشگاهها و مؤسسات غيردولتي زير نظر وزارت علوم تحقيقات و فنآوري 154
1- دانشگاه پيام نور 155
2- موسسات آموزش عالي غيردولتي غيرانتفاعي 156
بند سوم: دانشگاه آزاد اسلامي 158
نتيجهگيري: 163
فهرست منابع 170
مقدمه:
امروزه در ميان تمامي جوامع، بهرهگيري از آموزش و پرورش عمومي و آموزش عالي از اهميت خاصي برخوردار است. علت اصلي اين اهميت را بايد در نقشي كه آموزش به عنوان ابزاري براي ايجاد يا حفظ وحدت ملي و ارتقاي سطح زندگي مردم ايفا ميكند، جستجو كرد. در دهههاي اخير جهان شاهد گسترش سريع آموزش عمومي و عالي در كشورهاي مختلف بوده است.
يكي از پديدههاي مشخص قرن حاضر گرايش عمومي به آموزش و پرورش رسمي و بهرهگيري از آموزش عالي براي ارتقاي سطح معلومات است. اين توجه در مرحلهي اول از دگرگوني نظام طبقاتي جامعه ناشي شده است. در دنياي امروز خانواده به اين واقعيت پي برده است كه همه امكانات رشد، خاص يك طبقهي معين نيست و از طريق مدرسه ميتوان آنچه را كه در گذشته به طبقات ممتاز جامعه تعلق داشت براي فرزند خويش نيز تأمين كند. در جامعهي امروز مهارت و تخصص از وسايل مؤثر تأمين زندگي بهتر و رفاه بيشتر است و برداشت عمومي، مهارت و تخصص را در تحصيلات رسمي جستجو ميكند.
امروزه نگرش به آموزش از نگاه حق مدارانه ريشه ميگيرد و در بحث «حقوق ملت» سخن از انسان است، انساني كه حق دارد از اساسيترين لازمهي زندگي خويش يعني حق آموزش و پرورش بهرهمند گردد.
توجهي دولتها به آموزش همگاني و تأكيد قانوني جامعه بر وجوب اشتغال به تحصيل گروه واجب التعليم از ديگر شاخصهاي توسعهي آموزش است. انديشهي اين كه دولت بايد مسايل آموزش و پرورش را به دست گيرد، از خواستهاي همگان بوده و امر بديهي است، زيرا عدالت و دموكراسي اجتماعي با گسترش آموزش و پرورش پيوند تنگاتنگ دارد. اگر مفهوم دموكراسي و عدالت اجتماعي دربردارندهي انديشهي برابري بخت و امكان موفقيت شهروندان در يك جامعهي ملي در همهي زمينههاست، آموزش و پرورش نخستين عامل گسترش برابري و دموكراسي اجتماعي است. چون اگر دولت فرايند توسعهي آموزش را به دست نگيرد و اجرا و انجام اين كار فقط تحت كنترل بخش خصوصي قرار گيرد، خواه ناخواه ثروتمندان ميتوانند از آموزش بهره گيرند و مستمندان از آن به دور ميمانند، دير يا زود اختلاف و ناهماهنگيهاي اجتماعي در سطح جامعه بروز مييابد.
قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، بعنوان مبين نهادهاي فرهنگي، اجتماعي، سياسي و اقتصادي جامعه ايران براساس اصول و ضوابط اسلامي، در اصول خود بهرهمندي مردم از آموزش رايگان را در سطوح آموزش عمومي و عالي به صراحت بيان داشته است. اما در جامعه چه در سطح آموزش عمومي و آموزش عالي، به خاطر افزايش رشد جمعيت و محدوديت منابع، امكانات دولتي به اندازه نيازهاي جامعه نبوده و اين امر موجب بيتوجهي به حقوق مردم شده است.
بنابراين در جامعهاي مبتني بر انديشههاي اسلامي، رفتارهاي غيرعادلانه روح و روان هر انسان آزادهاي را جريحهدار ميسازد.
آنچه موجب شد تا موضوع «نقش دولت در توسعهي حق آموزش رايگان» بعنوان كار تحقيقي يا پاياننامه بدان پرداخته شود، اشتغال در كسوت دبيري آموزش و پرورش و تعامل با اقشار مختلف مردم و ملاحظهي تعارضات موجود در سطح مراكز آموزشي در زمينهي تصريح آموزش رايگان در اصول قانون اساسي و رويهاي خلاف قوانين و مقررات در جامعه ميباشد. يكي ديگر از دغدغههاي اصلي مردم رشد فزايندهي جوانان متقاضي آموزش عالي و توسعهي مراكز آموزش عالي غيردولتي با اخذ شهريههاي كلان است كه به نوعي نقش دولت را نسبت به گسترش آموزش رايگان تحت شعاع قرار ميدهد.
در اين كار تحقيقي در پي پاسخ به اين پرسشها كه؛
دولت در نظام جمهوري اسلامي ايران در جهت توسعهي حق آموزش رايگان چه وظايفي دارد؟
آيا اخذ وجه در سطح مدارس آموزش و پرورش به عناوين مختلف خلاف مقررات است؟ راهكار مقابله با اين معضل چيست؟
آيا گسترش موسسات خصوصي آموزشي چه در سطح آموزش عمومي و آموزش عالي خلاف قوانين و مقررات اساسي كشور است؟
آيا دولت بر تكليف خويش در قبال اصل 30 قانون اساسي عمل كرده است؟
چالشهاي فراروي آموزش رايگان چيست؟ آيا هنوز ميتوان از رايگان بودن آموزش و پرورش و آموزش عالي براي همه، سخن گفت؟
بنابراين تحقيق فوق در دو فصل؛ 1) حق آموزش و دولت
2) تحليل نظام آموزشي ايران و آموزش رايگان، تقسيم شده است.
در فصل اول به مفهوم حق و حوزهي حق آموزش و ديدگاه اسلام و اسناد حقوق بشر در قبال آموزش، همچنين مفهوم كاركردي توسعهي آموزش و ماهيت دولت و كاركرد آن در تحقق حق آموزش پرداخته شده است.
در فصل دوم چالشهاي فراروي آموزش رايگان و تحليل حقوقي نظام آموزش رايگان در جمهوري اسلامي ايران ارائه گرديده است.
اميد است با بيان موارد نقض قوانين و مقررات و ارائه راهكار صحيح، حقوق ملت در چارچوب ضوابط و مقررات حاكم بر جامعه رعايت گردد.